التماس دعای شهادت زندگی زیباست ... اما شهادت از آن زیبا تر است ...
| ||
داستان دهم از کتاب داستان راستان
امام باقر ، محمد ابن علی ابن الحسین علیه السلام ، لقبش باقر است . باقر یعنی شکافنده . به آن حضرت "باقر العلوم" می گفتند یعنی "شکافنده دانش ها" مردی مسیحی به صورت سخریه و استهزاء کلمه باقر را تصحیف کرد به کلمه "بقر" یعنی گاو، به آن حضرت گفت " انت بقر" امام بدون آن که از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت کند ، با کمال سادگی گفت : " نه ، من بقر نیستم ، باقرم" مسیحی : تو پسر زنی هستی که آشپز بود . امام : شغلش این بود ، عار و ننگی محسوب نمی شود . - مادرت سیاه و بی شرم و بدزبان بود . - اگر این نسبتها که به مادرم می دهی راست است که خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد ، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد که دروغ و افترا بستی . مشاهده این همه حلم از مردی که قادر بود همه گونه موجبات آزار یک مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد ، کافی بود که انقلابی در روحیه مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بکشاند .
موضوعات مرتبط: برچسبها:
خبرنگار:شما چند سالی هست که توفیق روضهخوانی در محضر مقام معظم رهبری را پیدا کردهاید، از مجالس آقا برایمان بگویید! آقای میرداماد:خب احساس بنده قابل وصف نیست، چون در محضر نائب امام زمان(عج) بودن و خواندن بسیار سنگین و البته دلنشین است، ولی هر کدام از جلساتی که ما داشتهایم، فضای خاص خودش را داشته است. عمده تذکرات آقا در این مجالس از یادم نمیرود شب تاسوعای سال ۸۴ رفتم خدمت ایشان، آقا میدانستند که من از قم میآیم، پرسیدند: «جلسه قم شما تعطیل است؟» گفتم: «خیر سریع بر میگردم». فرمودند: «سریع برگردید، من هم راضی نیستم، شما این همه راه را میآیید» گفتم: «آقا ما با سر میآییم خدمت شما» و حضرت آقا پاسخ حکیمانهای دادند: «سعی کنید آن جبهه و خاکریزی را که در قم دست گرفتهاید،حفظ کنید، هر کدام از شما یک فرمانده جبهه فرهنگی اهل بیت هستید» وقتی برگشتیم و با آقای سلحشور صحبت شد، گفتیم همین که ایشان تاکید کردند که این جبهه را ترک نکنید، پس به ما فهماندند که ما سربازیم و به مقام سربازی رسیدهایم، پس شرایط خیلی متفاوت است، از آن سال به بعد با بصیرت بیشتری مجلسداری میکنیم.
منبع:به تلخیص از فارس نیوز... از سایت علویون موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |